بسیاری از ما نمیدانیم هنگام ناراحتی چطور باید احساساتمان را نشان دهیم یا اجازه بدهیم دیگران احساسات واقعی خود را با ما در میان بگذارند.
اغلب وقتی از شنیدن کلامی یا انجام رفتاری میرنجیم یا شتابزده و عجولانه داد و بیداد راه میاندازیم یا آنقدر سکوت میکنیم که حجم زیادی از ناراحتی، خشم و کینه در دلمان انباشته شود؛ تا جایی که دیگر هیچ روشی برای از بین بردن آن مؤثر نخواهد شد. در واقع این موضوع بسیار مهم است که ما بهموقع، بجا و با توجه به شرایط و شناخت از طرف مقابل خود درباره خواستهها، انتظارات و احساسات خود با آنها صحبت کنیم. اما این کار نیاز به آگاهی و مهارت دارد که درخصوص آن با سیدعلی قاسمی، روانشناس گفتوگو کردهایم.
سرکوب خواستهها
در طول تاریخ علم روانشناسی افراد زیادی به این موضوع توجه داشته و تلاش کردهاند راهکارهایی برای رفتن به سمت روابط سازنده ارائه دهند. برای بهبود روابط باید دو طرف برای شنیدن خواستههای یکدیگر مشتاق باشند و وظیفه ماست که همدیگر را به این کار تشویق کنیم. در برقراری ارتباط موفق بیان درست خواستهها بسیار مهم است، در غیراین صورت فقط مقاومت طرف مقابل بیشتر خواهد شد. در این هنگام مهم نیست خواسته ما چیست، مهم این است که طرف مقابل شروع به مقاومت میکند. در واقع وقتی ما از زور و فشار استفاده میکنیم و میخواهیم عقایدمان را به دیگران تحمیل کنیم، طبیعیترین واکنشی که افراد نشان میدهند این است که آنها هم ما را تحت فشار قرار میدهند. وقتی خودمان بلد نیستیم خواسته خود را بهطور شفاف بیان کنیم نمیتوانیم به خواستههای خود دست یابیم و در واقع آنها را سرکوب میکنیم. گاهی ما جرأت بیان خواستههای خود را نداریم یا فکر میکنیم فایده ندارد. در این هنگام بر اثر ناکامی خشمگین میشویم و دو راه پیش رو داریم. یا باید آن را نشان دهیم یا سکوت کنیم. اگر به هر علتی نخواهیم خشم خود را نشان دهیم براثر فروخوردن بیش از اندازه خشم مبتلا به افسردگی میشویم. افراد افسرده کسانی هستند که برای رسیدن به خواستههای خود اقدام مؤثری نکردهاند و همیشه معتقدند قربانی شرایط و دیگران هستند.
درباره این سایت